• Home
  • ارزشهای راستین
  • OpenAccess
    • List of Articles ارزشهای راستین

      • Open Access Article

        1 - Editor's Note
        S. Mohammad Khamenei
        واژة «ارزش» يكي از واژه‌هاي عميق و پردامنة معنايي و فرهنگي است و آنرا ميتوان به دو دسته: «ارزشهاي واقعي» و «ارزشهاي موهوم» تقسيم كرد. ارزشهاي «واقعي» اموري هستند كه سراسر خير و فايده، و بدون زيان و آسيب باشند. در تعريفي ديگر، ارزشهاي واقعي چيزهايي هستند كه فطرت و وجدان More
        واژة «ارزش» يكي از واژه‌هاي عميق و پردامنة معنايي و فرهنگي است و آنرا ميتوان به دو دسته: «ارزشهاي واقعي» و «ارزشهاي موهوم» تقسيم كرد. ارزشهاي «واقعي» اموري هستند كه سراسر خير و فايده، و بدون زيان و آسيب باشند. در تعريفي ديگر، ارزشهاي واقعي چيزهايي هستند كه فطرت و وجدان ناب بشر و عقل انسان، آن را خير محض و مفيد براي جامعه و فرد و وسيله‌يي براي تأمين زندگي سعادتمندانه و امن و آسايش و هماهنگ با نظام احسن آفرينش براي بشر، بداند. نقطه برابر آن، «ارزشهاي موهوم» و خيالي هستند كه مردم جاهل و بيفرهنگ از آن براي سرگرمي و از دست‌دادن عمر گرانبها استفاده ميكنند و گاهي سبب هرزگي و فساد اخلاق جوانان ميشود. ارزشهاي موهوم گاهي بدست سياست و جهانخواران ضد بشر ايجاد و تبليغ ميشود و از آن براي دور كردن مردم از ارزشهاي واقعي و خير و مصلحت خود و جامعه، و سوق آنان به هرزگي و شهوتراني بهره ميگيرند؛ مانند سينما و هنر دروغين بازيگري يا فوتبال حرفه‌يي. فوتبال حرفه‌يي ـ‌كه برخلاف ورزشهاي بومي و ايراني‌ـ فاقد بيشتر مزاياي ارزشهاي واقعي است، در نظام سابق شاهنشاهي به كشور وارد شد و دولتها از آن براي سرگرم‌كردن و دور كردن مردم از مفاسد و مشكلات سياسي و اجتماعي كشور، بهره ميگرفتند و آن را تشويق و بودجه‌هاي كلاني از جيب مردم فقير كشور را براي آن ميپرداختند، كه متأسفانه اين وضع هنوز هم ادامه دارد. ورزش در جاي خود و بسهم خود، كاري پسنديده و مفيد و حكيمانه است، اما بشرط آنكه با اين بهانه و بنام ورزش واقعي، بيت‌المال ملت فقير را بدست اسراف و اتلاف نسپارند و از جمله، دستمزدها و هزينه‌هاي ريالي و ارزي كلان به اين و آن، از جمله مربيان خارجي، نپردازند، كه گفته‌اند: «حيف از طلا كه خرج مُطّلا كند كسي». اين در حالي است كه مؤسسات علمي و پژوهشي ـ‌ و بيشتر از همه مراكز فلسفي و منطقي ـ كمترين سهم را در فصل بودجه‌هاي فرهنگي دارند، كه اين مصداق همان «تبعيض ناروا»ست كه در اصل سوم قانون اساسي آمده و منع شده است؛ و نقض عدالت اجتماعي است. آسيب ديگري كه در دوران جديد به فوتبال حرفه‌يي افزوده شده، بهره‌گيري دشمنان نظام اسلامي و سرمايه‌گذاران براي براندازي و نابودي كشور، از چهره‌هاي فوتبال است كه پس از آنكه برخي افراد پوچ و فاقد ارزشهاي اجتماعي را بدست رسانه‌ملي به شهرت رساندند و الگوسازي از آنان براي جوانان جاهل انجام شد، از آنان براي تشويق افكار عمومي برضد نظام و انقلاب و رهبري بهره ميگيرند و از آنان الگو و مرشد سياسي ميسازند و سخنان ياوه آنها را دستورالعمل مردم هوشمند و آگاه دشمن‌‌شناس ايران ميشمارند. مديران و دلسوزان نظام اسلامي و انقلابي ايران موظفند در اين عدم موازنة ارزشهاي اجتماعي و جايگاه غيرمعقول فوتبال حرفه‌يي و بازاري، و بپاس ارزشهاي واقعي خداپسند، راهي منطقي و معقول را در پيش گيرند و چاره‌يي عاجل بينديشند. Manuscript profile
      • Open Access Article

        2 - Editor's Note
        S. Mohammad Khamenei
        در سرمقاله پيش، بمناسبت افاضاتي كه برخي به شهرت رسيدگان ورزش فوتبال باشگاهي و حرفه‌‌يي بحمايت از شورشهاي اخير خياباني براندازانه و ضدنظام كرده بودند، شرحي مختصر درباره «ارزشهاي موهوم» و مجعول اجتماع عوام الناس ـ‌كه خوراكي براي دشمنان بيروني ميشود‌ـ داديم تا روشن شود كه More
        در سرمقاله پيش، بمناسبت افاضاتي كه برخي به شهرت رسيدگان ورزش فوتبال باشگاهي و حرفه‌‌يي بحمايت از شورشهاي اخير خياباني براندازانه و ضدنظام كرده بودند، شرحي مختصر درباره «ارزشهاي موهوم» و مجعول اجتماع عوام الناس ـ‌كه خوراكي براي دشمنان بيروني ميشود‌ـ داديم تا روشن شود كه ارزشگذاريهاي عوام كالانعام تا چه مقدار ميتواند ارزشهاي واقعي را زير غبار اين نادانيها و باشتباه گرفتن خرمُهره بجاي گوهر، بپوشاند. در اينجا لازم است به نمونة ديگر اينگونه ارزشهاي موهوم و غيرواقعي، كه بغلط نام «هنر» بر آن گذاشته‌اند و بيشتر در قالب سينما ديده ميشود، اشاره كنيم كه نه فقط محبوب و الهامبخش مردم عوام دور از معارف و جهانشناسي، كه حتي صدرنشين خاطر خطير برخي سياستگذاران و مديران كشوري بوده و جايگاهي وزين و رسمي در وزارت ارشاد دارد و مهمان دائمي صدا و سيماست و حتي بالاتر از آن، در قانونگذاري كشور نيز بر جاي سوگلي جامعه نشسته و به يمن پسند عده‌يي در مجلس قانونگذاري، بدون هيچ منطقي براي رجحان سينما بر معارف و فرهنگ اصيل اسلامي، حتي آن را از بخشي از ماليات معاف مينمايند تا آلاف بر الوف ثروتهاي بادآورده آنان افزوده شود و در عوض، بيشرمانه در فرصتهاي سياسي گوناگون، سنگ به اندام كشور خود و نظام صالح آن بيندازند و با نمايش فيلمهايي (مانند عنكبوت مقدس) به مقدسات مذهبي و ملي توهين كنند. بايد اعتراف كرد كه معدودي از اين بازيگران سينما، داراي اصالت خانوادگي و وطندوست، و با ملت و نظام همراهند ولي اين جمع كوچك صالح در سينماي كشور، زيان فرهنگي و سياسي بقيه را نميتواند بپوشاند. اين حكما و خردمندان جامعه بودند كه بشر را از توفانهاي سخت اجتماعي نجات داده و به ساحل امن رسانيده و امنيت و آسايش آورده‌اند، نه مشتي مغنّيان و مقلّدان و دلقكبازان و برخي ناپاكان كه عفت را سرماية بازار باصطلاح «هنر» كرده و در وقايع سياسي بر كرسي ارشاد سياسي جوانان مينشينند و راه خيانت را به آنان مي‌آموزند. بيشتر آنچه بنام سينما و هنر در كشور ما بيشترين خودنمايي را دارد، همان است كه طي قرون اخير صهيونيستها از طريق هاليوود و گاهي رسانه‌هاي خود، به مردم معرفي و تحميل كرده تا راه استثمار را باز كنند. هرگز سينما، اين هنر موهوم، نتوانسته به مردم راه خوشبختي را بياموزد و از جرائم و خيانت يا فساد اجتماعي جلوگيري نمايد. جا دارد نظام اسلامي ايران و مسئولين نگاهي دوباره به مسئله» سينماگري و فاسدپروري بيندازند و جرثومه‌هاي فسادآموز سياسي و اجتماعي را از آن دور سازند. Manuscript profile